دستاوردهای فصل 22 کاوش های باستان شناختی در تپه هگمتانۀ همدان

به گزارش مجله وبلاگ فروش، گروه کاوش فصل بیست ودوم تپه هگمتانۀ همدان ، پس از گذشت 37 سال از شروع کاوش ها در سال 1362 و شش دهه از انتخاب محل تپه هگمتانه در بافت قدیمی شهر همدان کنونی برای جستجوی بقایای مادّی دورۀ ماد در دهۀ 1340، به مواد فرهنگی آن دوره در بافت و بستری نسبتاً مطمئن دست پیدا نموده است.

دستاوردهای فصل 22 کاوش های باستان شناختی در تپه هگمتانۀ همدان

به گزارش خبرنگاران به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، همدان امروزی وارث نام و صندلی جغرافیای تاریخی هگمتانۀ باستانی است؛ چونان که زبان شناسان پژوهیده اند هگمتانه به معنی محل گرد آمدن است، جایی و صندلیی برای تجمع و تجمیع و وفاق و توافق، محلی برای هماهنگی و همراهی، مکانی برای یکی شدن، و این خود یکی از زیباترین و عمیق ترین معانی برای نام شهری کهن می تواند باشد و هست؛ شهری که می سازندش از برای پیوند و پیوستگی و همبستگی. هگمتانۀ باستان در روزگار برپایی اش نشانی بوده برای شروع دورانی نو، نمادی برای شروعی دوباره؛ مادها سازندگان این شهر، هگمتانه را سرشروعی برای تاریخ خویش می شمردند، برای یکی شدن با هم، برای اتحاد، و برای قیام و خیزش علیه یوغ منفور امپراتوری آشور که چند سده ایران غربی را پایمال سپاهیان خویش نموده بود، بنابراین هگمتانۀ مادان نماد حریت و آزادی و آزادی خواهی و استقلال هم بود.

هگمتانه در تاریخ باستان و نزد باستانیان همان مقام را داشت که برای مثال شوش و بابل و آتن و رُم می داشتند؛ مگر نه اینکه پدر تاریخ، هرودُتوس هالیکارناسوسی، در تواریخ خویش، گرداگرد باروی هگمتانه را لابد به جهت نشان دادن اهمیت و اعتبار آن با باروی آتن می سنجید؟ مگر نه اینکه بعدتر قدمت و تاریخ بنایش را لابد به جهت نمایاندن کهنگی با رُم می سنجیدند، و هم شکل بنایش را باز با همان رُم و با هفت تپۀ آن شهر همسان و همساز می دیدند و می یافتند، و مگر نه اینکه تقریباً همۀ دنیاگردان و پیشتازان و مسافران غربی که به جای جای مشرق زمین سرک می کشیدند به همان اندازه که در جستجوی شهر دانیال و دارالسلطنۀ داریوش در شوشان، و شهر ابراهیم و برج نمرود در بابل زمین بودند، هفت باروی رنگین کمانی هگمتانه را نیز می جستند. هگمتانه در کنار شهر پارسیان، تخت جمشید، مظهر همۀ توانمندیهای شهریاران ایران باستان بود.

هگمتانه، نیای همدان، همچنین چونان باراندازی امن و مطمئن، پایگاه و ایستگاهی مهم در طول شاهراه خراسان بزرگ، آن راستا مبادلات بازرگانی شرق و غرب دنیای باستان، همچون یکی از مقاصد و منازل و معابر معتبر سفرهای تجاری روزگار باستان مابین ورارودان (ماورالنهر) در دوردست های مشرق خویش از یک سوی و میانرودان (بین النهرین) در نزدیکی های مغرب خویش از سوی دیگر عمل می نموده است؛ و کیست که نداند در این شط جاری و در این شاهراه مهم، و در این شریان و جریان بزرگ مبادلاتی فقط و فقط مال التجاره میان مشرق و مغرب دست به دست نمی شد که اندیشه ها و انگاره ها و باورها و کیشها به اقصای دور و نزدیک دنیا راه می جستند و مخاطبان و نیوشندگان خویش را می یافتند. پس هگمتانه طی حیات دیرینه سال خود در کنار جابه جا کردن مجموعۀ مال و منال و اموال مادی کاروانیان تاریخ همچنین در مقام امانتدار دارایی های معنوی و تأثیرگذار در حرکت و صیرورت تاریخ عمل می نموده و نقشی درخور خویش در فراز آمدن و برکشیده شدن معنا و مفهوم بشریت و تمدن بشری ایفا نموده است.

بیست ودومین فصل کاوش های باستان شناختی تپه هگمتانه

مهرداد ملکزاده سرپرست هیئت باستان شناسی امروز شنبه 28 تیرماه 99 با اعلام این خبر گفت: بیست ودومین فصل کاوش های باستان شناختی تپه هگمتانه در شهر همدان که از سوی ادارۀ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان و پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری هگمتانه تعریف شده بود، با مجوز پژوهشگاه انجام گرفت.

این باستان شناس هدف از این کاوش را در وهلۀ نخست بازبینی در عرصه و حریم هگمتانه خصوصاً به وسیله ساماندهی ضلع و جبهۀ جنوبی محوطه مطرح کرد؛ جایی که با بخشی از بازار سنتی و قدیمی همدان موسوم به بازار آهنگران اتصال و اصطکاک پیدا می کرد و این خود از دیرباز از معضلات محیطی محوطه به شمار می آمد که خوشبختانه با پیمایش ها و سنجش ها و تکیه بر دانسته ها و آموخته های فصول پیشین و گمانه زنیها چند راه حل اجرایی و عملی برای حل این مشکل طرح و پیشنهاد شد.

ملک زاده اعلام کرد: افزون بر آن هدف اداری و اجرایی، گروه کاوش کوشش کرد با استفادۀ بهینه از فرصت فراهم آمده، به پاره ای از اهداف علمی و پژوهشی خود نیز دست یابد.

او توضیح داد: ناگفته پیداست به دلیل تنگناهای اقتصادی موجود، گروه های باستان شناسی در سال های اخیر با مسائل عدیده ای دست به گریبان هستند، به تبع آن گروه کاوش فصل بیست ودوم در هگمتانه هم فقط توان به کارگیری تعداد بسیار محدودی نیروی کارشناسی و کارگری را در اختیار داشت با این وصف نتایج این فصل می تواند امیدبخش ارزیابی گردد و گروه تقریباً به تمامی اهدافی که مدنظر داشت دست پیدا کرد.

سرپرست هیئت باستان شناسی اضافه نمود: عملیات میدانی کاوش در چهار کارگاه چال شترخواب، برج و بارو، بازخوانی کاوش فصول 19 و 20 در نزدیکی دیوار جنوبی محوطه و گمانۀ عمیق کارگاه مرکزی ساماندهی شد.

ملک زاده در تشریح کارگاه چال شترخواب گفت: در فصل سیزدهم کاوش، به سال 1384، به سرپرستی زنده یاد دکتر مسعود آذرنوش، نگارنده (مهرداد ملکزاده) در مقام معاون هیئت، با همکاری علی اکبر وحدتی و رضا ناصری، پیروز به بازکردن یک گمانۀ پیشرو در کف چال شترخواب شده بود و در عمق 300 سانتی متری به بقایای دیواری سنگی و در کنار آن سفال های شاخص دورۀ هخامنشی، عصر آهن سرانجامی و قدیمتر دست یافته بود؛ متأسفانه این دستاورد بسیار مهم در آن موقع محل توجه سرپرست کاوش قرار نگرفت.

او اضافه نمود: در فاصلۀ بیش از پانزده سالۀ مابین 1384 تا 1399 آن کارگاه بنا بر دلایل نادانسته توسط افراد یا اشخاصی ناشناخته ویران، منهدم، معدوم و با نخاله های ساختمانی و بعضاً زباله های متعفن پُر و از انظار ناپدید شده بود.

سرپرست هیئت باستان شناسی اظهار کرذ: گروه کاوش فصل بیست ودوم با بازکردن سه گمانۀ 5/2 در 5/2 متر آن گمانۀ پیشرو را مجدداً گگردد و در عمق 320 سانتی متری پیروز به کشف ادامۀ دیوار سنگی پیشگفته و محل برگشت و کنج 90 درجۀ آن شد.افزون بر آن تعداد بسیاری یافته های سفالی مربوط به دورۀ هخامنشی، عصر آهن سرانجامی، قدیمتر (و نمونه هایی احتمالاً از عصر مفرغ) به دست آمد.

این باستان شناس در ادامه با اشاره به فعالیت های اجرا شده در کارگاه برج و بارو توضیح داد: استاد دکتر محمدرحیم صراف طی یازده فصل (1362 تا 1379) بقایای معماری منظم و هندسی خاصی را در جای جای عرصۀ تپۀ هگمتانه کاویده است، ایشان با تبعیت از آن شبکۀ معماری با نظم مربعاتی، پس از کشف و کاوش بخش های از بارو و دو برج، طرحی برای بازسازی و ادامۀ برج و بارو پیشنهاد نموده که در برخورد و روبرو با بقایای معماری و خصوصا پستی و بلندی های توپوگرافیک تپه عملا ناموجود و احتمال وجودش ناممکن به نظر می آمد.

او توضیح داد: گروه کاوش فصل بیست ودوم با ایجاد کارگاهی متکی و متناسب با توپوگرافی تپه در جایی که انتظار وجود بقایایی برجی در باروی باستانی را داشت پیروز به کشف آن شد. از مهمترین یافته های سفالی این کارگاه تکه ای از سفالینه ای معروف و معین در باستان شناسی عصر آهن سرانجامی است که اصطلاحاً پیالۀ مادی‘ (‘Median bowl) نامیده می گردد.

سرپرست هیئت باستان شناسی در تشریح کارگاه بازخوانی کاوش فصول 19 و 20 در نزدیکی دیوار جنوبی محوطه اعلام کرد: در این کارگاه برای معین کردن نحوۀ ارتباط معماری منظم مربعاتی معروف تپه هگمتانه با لایه های احتاقتصادی زیرین و دیرین در پای یکی از دیوارهای یافت شدۀ فصول پیشین گمانه ای پیشرو ایجاد شد که نشان داد آن دیوارها مستقیما روی خشت هایی تقریباً همسان ولی قدیمی تر بنا شده است.

ملک زاده با تشریح فعالیت های اجرا شده در گمانۀ عمیق کارگاه مرکزی اضافه نمود: پس از گسترش خاکبرداری در کارگاه مرکزی طی فصل پنجم کاوش (1373) و فصول بعدی، که منجر به پیدایی آن معماری معروف منظم شبکه بندی شده (17/5 در 17/5 متر) شد و در پی آن فهم پیمون بندی (modulation) حاکم بر آن شبکه بندی، دکتر صراف تا واپسین روزهای حضور خویش در مقام سرپرستی کاوش ها تمامی توان و همت خود را صرف یافتن و کاویدن بافت ها و بخش هایی بیشتر از آن معماری در نقاط مختلف پهنۀ تپه هگمتانه کرد.

او در سرانجام توضیح داد: به نظر می رسد گروه کاوش فصل بیست ودوم پس از 37 سال از شروع کاوش ها در سال 1362 و پس از گذشت شش دهه از انتخاب محل تپه هگمتانه در بافت قدیمی شهر همدان کنونی برای جستجوی بقایای مادّی دورۀ ماد در دهۀ 1340، به مواد فرهنگی آن دوره در بافت و بستری نسبتاً مطمئن دست پیدا نموده است.

وبلاگ راضانی: وبلاگ راضانی، یک ورزشکار که به دنبال رستگاری است

کیوسک خبری آشنا: کیوسک خبری آشنا | مجله اخبار روز جهان

منبع: میراث آریا
انتشار: 24 مرداد 1400 بروزرسانی: 24 مرداد 1400 گردآورنده: sale-blog.ir شناسه مطلب: 5904

به "دستاوردهای فصل 22 کاوش های باستان شناختی در تپه هگمتانۀ همدان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دستاوردهای فصل 22 کاوش های باستان شناختی در تپه هگمتانۀ همدان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید